گاهی اوقات از زغال سکه ای عمده برای تامین انرژی وسایل نقلیه جاده ای تجاری، معمولا اتوبوس ها استفاده می شود در کشورهایی که نفت کمیاب است یا کاملاً در دسترس نیست.
در سالهای بلافاصله پس از جنگ جهانی دوم، اتوبوسهای زغالی در ژاپن به طور منظم مورد استفاده قرار میگرفتند و هنوز هم در کره شمالی استفاده میشوند.
یکی از مهمترین کاربردهای تاریخی زغال چوب به عنوان ترکیب باروت بود. همچنین در عملیات متالورژی به عنوان یک عامل کاهنده استفاده می شد، اما کاربرد آن با معرفی کک، آنتراسیت کوچک و غیره کاهش یافته است.
مقدار محدودی به شکل مداد رنگی ساخته می شود. اما بیشترین مقدار به عنوان سوخت استفاده می شود که گرمتر و تمیزتر از چوب می سوزد. زغال چوب اغلب توسط آهنگرها، برای پخت و پز و سایر کاربردهای صنعتی استفاده می شود.
سوخت پخت و پز: بریکت های زغالی به طور گسترده برای کباب کردن و باربیکیو در حیاط خلوت و در سفرهای کمپینگ استفاده می شود. زغال چوب را نمی توان در داخل خانه بدون سیستم تهویه مناسب سوزاند، زیرا مونوکسید کربن سمی (CO) محصول احتراق است.
سوخت صنعتی: از نظر تاریخی، زغال سنگ به مقدار زیادی برای ذوب آهن در بلومرها و بعداً کورههای بلند و فورجهای ظریف استفاده میشد. در طول انقلاب صنعتی کک جایگزین آن شد. برای این منظور، زغال چوب در انگلستان در ده ها (یا بار) شامل 12 گونی یا شمع یا درز، هر یک از 8 بوشل اندازه گیری می شد.
سوخت خودرو: در زمان کمبود نفت، خودروها و حتی اتوبوسها به سوخت مونوکسید کربنی تبدیل شدهاند که از سوختن زغالسنگ آزاد میشود. در فرانسه اشغالی در طول جنگ جهانی دوم، تولید چوب و زغال چوب برای چنین وسایل نقلیه (به نام گازوژئن) از ارقام پیش از جنگ تقریباً پنجاه هزار تن در سال به تقریباً نیم میلیون تن در سال 1943 افزایش یافت.
تصفیه و فیلتراسیون: تخلخل زغال چوب فعال به دلیل توانایی آن در جذب آسان گازها و مایعات است. زغال چوب اغلب برای فیلتر کردن آب یا جذب بو استفاده می شود.
عمل فارماکولوژیک آن به همان خاصیت بستگی دارد. گازهای معده و روده و همچنین مایعات و جامدات را جذب می کند (از این رو در درمان برخی مسمومیت ها استفاده می شود).
فیلترهای زغالی در برخی از انواع ماسک های گاز برای حذف گازهای سمی از هوای استنشاقی استفاده می شود. زغال چوب نیز تا حدی مواد رنگی را از محلولها حذف میکند، اما زغال چوب معمولاً مؤثرتر است.
زغال چوب حیوانی یا سیاه استخوان باقیمانده کربنی است که از تقطیر خشک استخوان ها به دست می آید. فقط حدود 10 درصد کربن دارد و بقیه آن کلسیم و فسفات منیزیم (80 درصد) و سایر مواد معدنی است که در ابتدا در استخوان ها وجود دارد.
به طور کلی از بقایای به دست آمده در صنایع چسب و ژلاتین تولید می شود. قدرت رنگزدایی آن در سال 1812 توسط Derosne برای شفافسازی شربتهای بهدستآمده در تصفیه شکر اعمال شد.
اما استفاده از آن در این جهت در حال حاضر به دلیل معرفی معرف های فعال تر و به راحتی مدیریت شده، بسیار کاهش یافته است. هنوز هم تا حدودی در عمل آزمایشگاهی استفاده می شود. قدرت رنگ زدایی دائمی نیست، پس از مدتی استفاده از بین می رود. اما ممکن است با شستن و گرم کردن مجدد احیا شود.