تولید دستی در مقیاس کوچک. صنایع دستی تا ظهور صنعت ماشینی در مقیاس بزرگ، شکل غالب تولید بود که با آن همزیستی داشتند، اگرچه اهمیت سابق خود را از دست داده اند. از ویژگی های صنایع دستی شمال استفاده از وسایل ساده کار است. اهمیت تعیین کننده مهارت صنعتگر که تولید کالاهای هنری با کیفیت بالا را ممکن می سازد. و تولید در مقیاس کوچک، که در آن صنعتگر به تنهایی یا با تعداد بسیار محدودی از دستیاران کار می کند.
صنایع دستی با افزایش فعالیت های تولیدی انسان پدیدار می شود. صنایع دستی که همراه با فناوری در قالبهای اجتماعی مختلف توسعه مییابد، اشکال مختلفی به خود میگیرد. مطابق با مراحل تقسیم کار اجتماعی، آنها معمولاً به صنایع دستی داخلی، صنایع دستی سفارشی (به سفارش) و صنایع دستی تولید شده برای بازار تقسیم می شوند. صنایع دستی داخلی، اولین شکل، قبل از اینکه صنایع دستی به یک بخش مستقل از اقتصاد تبدیل شود، غالب است. آنها که توسط اعضای یک خانواده برای رفع نیازهای خود تولید می شوند، جزء جدایی ناپذیر اقتصاد معیشتی هستند.
صنایع دستی سفارشی توسط یک صنعتگر برای تکمیل سفارش مصرف کننده تولید می شود. مواد اولیه یا توسط صنعتگر یا توسط مشتری تهیه می شود. صنایع دستی سفارشی همچنین شامل کارهایی می شود که توسط صنعتگر در خانواده ای غیر از خانه خود او، در ازای دستمزد قطعه یا روز انجام می شود. با این حال، گاهی اوقات این نوع کار در یک دسته بندی جداگانه قرار می گیرد، به خصوص اگر صنعتگر یک کارآموز باشد.
عبارت «صنایع دستی برای بازار» به تولید کالاهایی در مقیاس کوچک اشاره دارد که صنعتگر آن را یا در بازار محلی به مصرف کننده می فروشد یا به یک تاجر. تولید صنایع دستی برای یک بازار محلی، که در آن تماس شخصی بین تولیدکننده و مصرف کننده حفظ می شود، مانند صنایع دستی سفارشی، مبتنی بر تقسیم کار محدود در یک منطقه کوچک شهری یا روستایی است. تولید کالاها برای فروش در مناطق دور بر اساس تقسیم کار گستردهتر است که مستلزم توسعه مبادله و مبادله و ظهور تجارت به عنوان یک گروه اجتماعی متمایز است. با توسعه صنایع دستی طلاکوب و به ویژه صنایع دستی برای بازار، ظهور و توسعه شهرها به عنوان مراکز صنایع دستی و تجارت همراه است.
در ادبیات تاریخی و اقتصادی تعاریف محدودتری از واژه «صنایع دستی» و رویکردهای متفاوتی برای طبقه بندی صنایع دستی وجود دارد. اغلب مفهوم صنایع دستی شامل صنایع دستی داخلی نمی شود که با اصطلاح دیگری مشخص می شوند.
به عنوان مثال، صنایع دستی داخلی دهقانان ممکن است به عنوان صنعت داخلی شناخته شود. گاهی اوقات فقط صنایع دستی سفارشی در مفهوم صنایع دستی گنجانده می شود و صنایع دستی برای بازار به عنوان صنعت کلبه اطلاق می شود. اصطلاح “صنایع دستی” گاهی اوقات کار سفارشی و کار به بازار را فقط در مرحله ای نشان می دهد که صنعتگران تولیدکنندگان مستقل از نظر اقتصادی در مقیاس کوچک هستند که شخصا مالک ابزار تولید هستند.
در این مورد، مفهوم صنایع دستی، صنایع دستی داخلی و برخی از صنایع دستی سفارشی، و همچنین کار صنعتگرانی را که به بردگی سرمایه در می آورند (یعنی صنعتگرانی که در خانه برای سرمایه داران کار می کنند) مستثنی می کند. در آثار روسی در مورد اقتصاد و آمار، صنعتگران قرن 19 و 20 اغلب به عنوان کوستاری (صنعتگران) شناخته می شوند.
تعدد معانی متصل به اصطلاح “صنایع دستی” با این واقعیت پیچیده تر می شود که زبان های مختلف از اصطلاحات غیرمعادل به معنای “صنایع دستی” استفاده می کنند یا اشکال مختلف صنایع دستی میناکاری را تعیین می کنند.
صنایع دستی داخلی از ویژگی های جامعه بدوی بود. اعضای گروههای اقتصادی بدوی اقلام سنگی، چوبی و استخوانی تولید میکردند. سفال سفالی; و پارچه که مستلزم تسلط بر فنون ریسندگی و بافندگی بود. گذار به اقتصاد کشاورزی و دامپروری و شیوه زندگی مستقر، انگیزه قدرتمندی به توسعه صنایع دستی داد. متالورژی در این مرحله از توسعه ایجاد شد و ساخت و ساز بسیار مهم شد.
پیچیدگی تکنیکهای صنایع دستی افزایش یافت و بهویژه در متالورژی، شاخههای جدیدی از تولید ظاهر شد که مشخصه آن فناوری به کارگران بسیار ماهر بود. این روندها منجر به ظهور صنعتگرانی شد که به طور خاص در یک صنعت دستی خاص (مثلا آهنگران و سفالگری) مشغول بودند. ظهور صنعتگران متخصص که اولین گام در روند طولانی جدایی صنایع دستی از کشاورزی است، یکی از مهمترین مراحل تقسیم کار اجتماعی است.
در طول تاریخ جوامع طبقاتی پیشاسرمایه داری، صنایع دستی داخلی همچنان به طور گسترده انجام می شد. مردم دهقان بیشتر کالاهای ساده صنایع دستی خود را تولید می کردند. علاوه بر این، کالاهای صنایع دستی در خانوارهای نمایندگان طبقات حاکم تولید می شد. گرایشی به سمت تخصصی شدن صنعتگران در بزرگ ترین خانوارها، از جمله خانوارهای سلطنتی و مردمی وجود داشت
املاک پادشاهی شرق باستان، املاک بزرگ بردهداری دوران باستان، و املاک فئودالی قرون وسطی. با این حال صنایع دستی سفارشی و قابل عرضه به تدریج در توسعه صنایع دستی شیراز حرف اول را می زند. قوانین حمورابی پادشاه بابل (قرن هجدهم قبل از میلاد) از آهنگران، سازندگان، سنگتراشها، نجاران، دباغها و کشتیسازان نام میبرد که احتمالاً هر روز اجیر میشدند و حقوق میگرفتند. در یونان باستان، دولت های هلنیستی و روم باستان، صنعتگران بیشتری نسبت به شرق باستان صاحب یک تجارت و تولید کالاهای سفارشی و برای بازار بودند. بخش قابل توجهی یا شاید حتی اکثریت این صنعتگران مستقل در شهرها متمرکز شده بودند.
ظهور صنايع دستي حرفه اي و به ويژه شهري با پيدايش يك قشر اجتماعي جديد از نظر كيفي و تاريخي همراه بود – صنعتگران شهري كه نقش مهمي در توسعه جامعه ايفا كردند. در دوران فئودالیسم، صنعتگران موقعیت اجتماعی خاص خود را مدیون این واقعیت بودند که زمین، مانند کشاورزی، عنصر اصلی در ابزار تولید در صنایع دستی نبود. در نتیجه، صنعتگران شهری وابستگی به زمین را تجربه نکردند، اگرچه از اشکال دیگر وابستگی و استثمار طبقات حاکم رنج می بردند. صنعتگران شهری بیش از دهقانان درگیر روابط کالایی و پولی بودند.
- منابع:
- تبلیغات: